پنج ماهگی عشقم
پنج ماهگی عشقم سلام عزیزدلم، چقدر خوشحالم که تورو دارم بی همتای بی نظیرم
من خوشبختی رو 5ماهه که کنار وجود نازنینت مزه مزه کردم
باحضورتو 5ماه مادرانگی کردم وسرشار شدم از شوروسرمستی، خدایا امانتی که بهم سپردی رو خودت حافظش باش، حافظ جسم و روانش....
پنج ماهگیت مبارک نفسم
ادامه مطلب یادت نرهههههه........
سلام عزیزدلم، بالاخره واکسن چهارماهگیتم زدی و خداروشکر اصلا اذیت نشدی تبم نکردی .
این روزا خیلی دختر گلی شدی البته گل بودیا،گلتر شدی، کمتر گریه میکنی و من راحت تر به کارام میرسم.
هرچی به دستت برسه سریع میکنی تو دهنت، آخه عزیز دلم همه چی که خوردنی نیست.
داری غلت زدنو تمرین میکنی اولین بار که غلت زدی کلی ذوق کردم سریع دوربیبنو برداشتم ازت فیلم گرفتم تا بعد که بابایی اومد نشونش بدم باباهم که دید کلی ذوق کرد و بوسیدت.
اینم مراحل غلت زدن خانوم گلی...
النا خانوم آماده شده که بره حموم...
بابایی بیا یه چیزی در گوشت بگممممممممم
معلوم نیست النا گلی چی به باباش گفته که اینجوری گل از گل بابایی شکفته
خانومم چی گفتی به بابا؟؟؟؟؟؟؟
هیچی،حرفای پدرو دختری بود مامان جون نگران نباش......
النا در تلاش برای سینه خیز رفتن......
قربون اون دست و پاهای کوچولوت برم عشششششششقم....
تا پست بعدی بای بای
